امروز رفته بودم بیمارستان برای خواهرم یک مریض سرطانی بسیاااااار بدحال دیدم پوست استخون شده بود روی تخت خوابیده بود اونقدر حالش بد بود که به خواهرم گفتم به نظرت تا فردا زنده میمونه؟ اما خدا همیشه هست. توی ماشین که نشستم قیافهش جلوی چشمم بود اشکام بند نمیومد. امیدوارم معجزه بشه واسش امیدوارم. امیدوار. منبع
درباره این سایت